درسهای از قرآن - درس های از قرآن
درسهای از قرآن - درس های از قرآن
ارسال توسط مهدی

 

نیاز بشر به بعثت پیامبران

تاریخ پخش: 18/10/93

بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
این بحث شب جمعه‌ای پخش می‌شود که شب تولد پیغمبر اسلام و امام صادق(ع) هست. هفده ربیع! پیغمبر ما صفاتی دارد که هیچ پیغمبری ندارد. یکی از صفت‌های پیغمبر این است که «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین‏» (انبیا/107)تابلوی ما رحمة للعالمین است. حالا گاهی طالبان، گاهی داعش و گاهی و گاهی به اسم دین، به اسم «لا اله الا الله» به اسم پرچم اسلام بدترین جنایت‌ها و وحشی‌ترین کارها را می‌کنند، این همان است که امام یکوقتی می‌فرمود: اسلام محمدی و اسلام آمریکایی، (صلوات حضار) وگرنه پیغمبر ما رحمة للعالمین است.
1- پیامبر، مایه رحمت برای جهانیان
یوسف خیلی بزرگوار است. یک باره ده برادر را بخشید. روز فتح مکه به پیغمبر گفتند: می‌خواهی با ما چه کنی؟ گفت: یوسف ده برادرش را بخشید، من کل مردم مکه را بخشیدم. خاک روی سرم ریختید، سنگم زدید، دین ما رحمة للعالمین است. هیچ ربطی به این افرادی که مثل گوسفند سر انسان را می‌برند هیچ ربطی ندارد. ما در نماز چند مرتبه کلمه‌ی «رحم» می‌گوییم. هر مسلمانی واجب است نماز بخواند. هر شبانه روز هفده رکعت است. هفت رکعت را ما اجازه داریم سبحان الله والحمدلله بگوییم. ده رکعتش را باید حمد و سوره بخوانیم. دو رکعت صبح، ظهر، عصر، مغرب و عشا، رکعت اول و دوم هم همینطور است. در حمد و سوره شش بار کلمه رحم گفته می‌شود. می‌گوییم: بسم الله الرحمن الرحیم! دوباره بعد از الحمدلله رب العالمین، باز می‌گوییم: الرحمن الرحیم! باز برای «قل هو الله» می‌گوییم: «الرحیم». ده شش تا: شصت تا. یک مسلمانی که روزی شصت مرتبه می‌گوید: رحم، رحم، رحم، رحم، رحم، رحم! این می‌توانی داعشی باشد؟ هیچ کجای اینها به هیچ جای اسلام نمی‌خورند و ما باید مواظب باشیم که پیغمبر را درست بشناسیم. «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»
تولد پیغمبر را به همه تبریک می‌گوییم. عید بزرگی است. برای روز میلاد عبادت‌هایی هست که در مفاتیح هست. از جمله روزه که ثواب یکسال عبادت دارد. روزه الآن خیلی آسان است. چون روزها کوتاه است. حیف است آدم بتواند روزه بگیرد و نگیرد. مزید بر علت تولد امام صادق هم در همین تولد پیغمبر با فاصله‌ی صد سال قرار گرفته است.

انسان نیاز به پیغمبر دارد یا نه؟ یک بحث کلی برای بچه‌ها کنیم. بزرگ‌ها می‌دانند.

 


ادامه مطلب



تاریخ: شنبه 20 دی 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی


قرآن کریم، مایه شفا و سلامت روح
تاریخ پخش: 11/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
یک آیه‌ای در قرآن داریم، من می‌خواهم این آیه را تا آنجا که عقلم رسیده باز کنم. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء» (اسراء/82) می‌گوید: قرآن شفاست. یعنی چه که قرآن شفاست؟ یک بحثی راجع به این داشته باشیم.
1- آمادگی پذیرش، شرط دریافت شفای قرآن
قرآن شفاست. آیه این است که «وَ نُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاء لِلْمُؤْمِنین‏» است. اگر کسی ایمان داشته باشد، شفاست. مثل اینکه می‌گوییم هرکس استکان بیاورد، چای می‌دهیم. شیر و شربتش می‌دهیم. ولی به شرطی که استکانش را از این طرف بگیرد. اگر کسی استکانش را از این سمت گرفت... آب دریا فرو می‌رود منتهی به شرطی که مثل توپ دربسته نباشد. اگر یک توپ دربسته‌ای را در دریا بیاندازند، با اینکه دریا اینقدر آب دارد یک قطره آب در توپ فرو نمی‌رود. گیر در دریا نیست، این در را روی خودش بسته است. اگر در باز بود آب نفوذ می‌کند. افرادی هستند «صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ» (بقره/18) ‏ «یَجْعَلُونَ أَصابِعَهُمْ فی‏ آذانِهِم‏» (بقره/19) پیغمبر می‌گوید: بعضی چنین می‌کردند. خوب اگر توپ درش را بست، خوب آب نمی‌رود. اگر لیوان را درست بگیری آب می‌کنند. «وَ لا یَزیدُ الظَّالِمینَ إِلاَّ خَسارا» (اسراء/82)
روایت هم داریم که «فَإِذَا الْتَبَسَتْ عَلَیْکُمُ الْفِتَنُ کَقِطَعِ اللَّیْلِ الْمُظْلِمِ فَعَلَیْکُمْ‏ بِالْقُرْآن‏» (کافی/ج2/ص599) اگر فتنه‌ها به شما رو کرد، اگر گیج شدید که نمی‌دانید چه کنید، قرآن شما را هدایت می‌کند که چه باید بکنید. حالا یک کلیاتی من در این زمینه خدمت شما بگویم. صلواتی بفرستید. (صلوات حضار)
2- نام برخی بیماری های روحی در قرآن
در قرآن آیاتی داریم می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَض‏» (مائده/52) در مقابل شفا، بیماری است. آنوقت مرض را خود قرآن معنا کرده است. مثلاً گفته: شناخت امراض روحی! یکی این است می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَض‏» اینها روحشان بیمار است. می‌گوییم: چه کرده؟ می‌گوید: 1- «یُسارِعُون فیهِم‏» خیلی خودش را در دل آمریکا می‌اندازد. در دل یهود می‌اندازد. در دل مسیحیت می‌اندازد. یعنی دلش، عقربکش، روی ماهواره‌اش گره خورده است. می‌گوید: کسی که راه حق را رها می‌کند به سمت باطل می‌رود، این بیمار است. «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فیهِم‏»
جای دیگر می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوییم: چه مشکلی دارد؟ می‌گوید: «نَخْشى‏ أَنْ تُصیبَنا دائِرَة» (مائده/52) یعنی می‌ترسیم به ما سختی برسد. آدم‌های ترسو!
جای دیگر که می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوید: «فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَض‏» (احزاب/32) هوسباز و عیاش! به خانم‌ها می‌گوید: طوری حجاب نداشته باشید که آدم‌های عیاش و چشم‌های کذایی دنبال شما راه بیافتند. به آنها هم گفته: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ».
یکجا می‌گوید: «أَمْ حَسِبَ الَّذینَ فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ أَنْ لَنْ یُخْرِجَ اللَّهُ أَضْغانَهُم‏» (محمد/29) کینه! کینه‌دار! «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوید: «مَاذَا أَرَ‌ادَ اللَّـهُ بِهَـذَا مَثَلًا» (مدثر/33) بهانه‌گیر! اینها نمونه‌هایی است که در قرآن بعد از «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» آورده است. یکجا می‌گوید: «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» می‌گوییم: چرا؟ می‌گوید: ترسو است. یکجا می‌گوید: کینه دارد. حالا یک کسی ظلمی کرده است، او را ببخش! می‌گوید: نه من از او نمی‌گذرم! کینه‌ای است. «فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» چه کرده؟ خودش را می‌خواهد به شرق و غرب وصل کند و حاضر نیست روی پای خودش بایستد. یک مثلی که می‌زنند می‌گوید: خدا چرا این مثل را زد؟ چرا یک مثل دیگر نزد!؟ اینها نمونه‌های بیماری‌های قلبی است که کنار«فی‏ قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» بود.

3- غفلت از خدا، عامل ارتکاب گناه



ادامه مطلب



تاریخ: یک شنبه 14 دی 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی


جایگاه نماز در ادیان الهی

تاریخ پخش: 04/10/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بیننده‌ها زمانی بحث را گوش می‌دهند که در آستانه تولد حضرت مسیح است، می‌خواهیم حضرت عیسی در بحث ما باشد و چون در ایامی است که اجلاس نماز هم هست و من هم مسؤول هستم و می‌خواهم راجع به نماز هم صحبت کنم، عیسی و نماز... چند جمله هم که برای حرکت جدید در نماز و مسجد و مدرسه است... خلاصه بحث ما راجع به عیسی و وظیفه حکومت و وظیفه مردم و نماز و اینهاست.
1- نقش نماز در برآوردن نیازهای فرد و جامعه
من بارها گفتم که بچه که به دنیا می‌آید بدنش همه چیزی می‌خواهد. بدن یک نوزاد چربی می‌خواهد، آب می‌خواهد، قند می‌خواهد، فسفر می‌خواهد. این بدن نوزاد همه رقم ویتامین می‌خواهد. چطور بدن این را سوراخ سوراخ کنیم، مرتب آمپولش بزنیم، نوزاد است. روز اول تولدش است. مگر می‌تواند بخورد و تحمل آمپول دارد؟ خدا یک شیر در سینه مادر گذاشته است، همه ویتامین‌ها را در این شیر جاساز کرده است. ولذا بچه که شیر خورد دیگر نیازی به هیچ ویتامینی ندارد. یک غذای کامل است. با همان غذای کامل رشد می‌کند. شیر ما نماز است. اگر مردم یک نماز کامل بخوانند اصلاً هیچ مشکلی نداریم. یعنی اصلاً کمیته امداد نمی‌خواهیم. چرا؟ برای اینکه تا قد قامت الصلاة می‌گویند، همه وارد مسجد می‌شوند. فقیرها و اغنیا شناخته می‌شوند، خود اغنیا پول در پاکت می‌گذارند و به فقیر می‌دهند. نیازی نیست که پول‌ها را در صندوق بگذارند، آنها بشمارند، جمع کنند، مدیر کل و روابط عمومی و ذی حسابی و اینها را اصلاً نمی‌خواهد. بهزیستی نمی‌خواهیم. بنیاد 15 خرداد و این همه خیریه نمی‌خواهیم. اما اگر کسی در مسجد نیامد و خلوت شد، یک عده فقیر در جامعه می‌سوزند و اینجا افرادی به اسم خیّر، خیریه، بهزیستی، کمیته امداد و همه این بساط‌ها برای این است که... اگر این شیر چرب باشد دیگر لازم نیست ما از بیرون کره را به پنیر تزریق کنیم. خود پنیر از شیر چرب درست شده است. وقتی شیر چربی ندارد، بعد می‌بینیم پنیر مثل گچ است. خربزه مشهد را کسی شکر اضافه نمی‌کند، چون نژادش شیرین است. این خربزه‌ها بی‌مزه است می‌بینیم نمی‌شود خورد، پس یک مقدار شکر اضافه می‌کنیم. ما خیلی از کارها که می‌کنیم، دوباره کاری و سه‌باره کاری و چهار باره کاری، برای همین است.

ادامه مطلب



تاریخ: جمعه 5 دی 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی

عزّت و ذلّت

تاریخ پخش: 27/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثمان راجع به عزّت و ذلّت است. در قرآن آیات زیادی داریم و در روایات زیادی هست که چه چیزی انسان و جامعه را عزیز می‌کند. چه عواملی عزّت می‌دهد. چه عواملی انسان را ذلیل می‌کند. یک نیم ساعتی صحبت کردیم و نیم ساعتی هم در این جلسه صحبت می‌کنیم. چون هر انسانی دلش می‌خواهد عزیز شود. «مَنْ کانَ یُریدُ الْعِزَّةَ» (فاطر/10) قرآن می‌گوید: کسانی را که دوست دارند عزیز شوند، همه دوست دارند عزیز شوند. با هرکس مصاحبه کنیم بگویید: آقا شما دوست داری عزیز باشی یا ذلیل؟ می‌گوید: عزیز! راه عزّت چیست؟ آیا پول عزّت می‌آورد؟ انتخابات عزّت می‌آورد؟ مدرک عزّت می‌آورد؟ ازدواج با فلان فامیل عزّت می‌آورد؟ مهریه سنگین عزّت می‌آورد؟ همه دنبال عزّت می‌گردند منتهی خط را گم می‌کند. این خانم فکر می‌کند اگر در عروسی‌اش چنین و چنان باشد، فلان تالار، فلان مهریه، فکر میکند عزّتش در این است. بعد هم به دردسر می‌افتند، همه کارهایشان را می‌کنند آخر هم می‌بینی همان عروسی که بنا بود عزیز شود در همان عروسی غصه‌هایی پیش می‌آید که یکی می‌گوید: کاش پایم شکسته بود نمی‌رفتم. یکی می‌گوید: کاش دستم شکسته بود نمی‌خریدم. چون عزّت را از یکی دیگر می‌خواهند.
1- خدایی شدن، راه رسیدن به عزّت
در جلسه قبل گفتیم: یک درصد عزّت دست غیر خدا نیست. چون خدا گفته: تمام عزّت دست من است. «فَإِنَّ الْعِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا» (نساء/139) این «جمیعا» یعنی نه اینکه 99 درصدش دست خداست. تمام عزّت دست خداست. خدا عزیز است. در قرآن چقدر آیه داریم «ان الله عزیز». عزّت برای خداست. هرکس می‌خواهد عزیز شود باید خدایی شود. بالاخره موسی عزیز شد یا فرعون؟ فرعون ادعای خدایی می‌کرد. بحث ما این است که عزّت کجاست؟
بسم الله الرحمن الرحیم،عزّت کجاست؟ ذلّت کجاست؟ ما این را بدانیم که عزّت کجاست و ذلّت کجاست؟ بعضی‌ها فکر می‌کنند اگر ماشینشان فلان قیمت باشد، چنین باشد... چون از راه خلاف می‌رود. پول ربوی و سود می‌گیرد، با پول ربا می‌خواهد ماشین شیک بخرد و در محله عزیز شود. یا تصادف می‌کند، یا مردم او را نگاه می‌کنند و می‌گویند: از کجا آورده است؟ لابد از یک جایی دزدی و کلاهبرداری کرده است. لابد احتکار و گران فروشی کرده است. یعنی همان کسانی که ماشین را می‌بینند... عزّت دست خداست.

ادامه مطلب

 




تاریخ: پنج شنبه 27 آذر 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی

راه های دعوت به نماز
تاریخ پخش: 13/۰9/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به دلیل تقاضاهای صدها نفر، اگر نگویم هزار نفر که چگونه بچه‌هایمان را، همسرمان را، پسرمان و دختر و بستگان و همسایه‌ها را به نماز دعوت کنیم، فکر کردم راه‌های دعوت به نماز را بگویم. کتابی در این زمینه به نام «دعوت به نماز» نوشتم. چکیده کتاب را برای مردم می‌گویم.
اول اینکه خود ما معتقد به نماز باشیم. به نظر من مشکل اصلی این است. من نمی‌خواهم به کسی نقد کنم. یکی از مقصرین باز خود من هستم. هرکسی حساب کند چقدر برای نماز مایه گذاشته است. دولت چقدر مایه گذاشته است. وزرا، معاونین و مدیر کل‌ها و استاندارها، خود دولت سهم خودش را فکر کند، یک جلسه در سال بنشینند و بگویند: آقا هر وزارتخانه‌ای برای نماز چه کرده است؟ حرکت‌هایی کردند که من تشکر می‌کنم ولی حق نماز را ادا کردیم یا نه.
1- وظیفه ما در ترویج فرهنگ دینی
یک نکته قرآنی بگویم. در قرآن می‌گوید: کاری که می‌کنید یا حقش را انجام دهید یا اگر حقش را نمی‌کنید، هرچه در توان دارید. موضوع بحث: راه‌های دعوت به نماز. چند حق در قرآن است. مثلاً می‌گوید: «حَقَّ تُقاتِه‏» (آل‌عمران/102) یعنی حق تقوا، «حَقَّ تِلاوَتِه‏» (بقره/121) حق تلاوت، «حَقَّ جِهادِه‏» (حج/78) حق جهاد، اینها آیه قرآن است. اگر کاری انجام می‌دهید، حقش را انجام دهید. ممکن است بگویید: ما که نمی‌توانیم حقش را به جا آوریم. پیغمبر گفت: «ما عرفناک‏ حق‏ معرفتک‏» (بحارالانوار/ج66/ص292) مثلاً حق شهدا بر گردن ما چقدر است؟ حق پدر و مادر، حق فرزند، حق همسر، حق همسایه، یا حقش را انجام دهید، یا اگر نمی‌توانید لا اقل تا توان دارید. «وَ أَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُم‏» (انفال/60) یعنی اگر حقش را نمی‌دانی، هرچه استطاعت داری. هرچه توان داری. «فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُم‏» (تغابن/16) «فَاقْرَؤُا ما تَیَسَّر» (مزمل/20) هرچه می‌توانید. چه کسی است که دستش را بلند کند، بگوید: من حق نماز، حق همسایه، حق شهدا، حق انقلاب، حق استاد، حق مربی، حق مادر و پدر، هیچکس جرأت نمی‌کند بگوید: من حقش را انجام دادم. بازار آزاد است. برویم نرخ تعاونی. یعنی ما تا توان داریم برای نماز کار کردیم. اگر این است پس چرا در مسجد صبح‌ها بسته است؟ پیداست شب بیدار هستیم مسجد می‌رویم. صبح باید از خواب بلند شویم، حال نداریم. بیش از این توان نداریم.
بنابراین حرف اول ما در این جلسه این است. ما نه حق مطلب را انجام دادیم، یعنی یک دانشجو آن مقداری که درس می‌خواند، حق درس خواندن همین است. حوزه‌ی ما طلبه‌هایی که درس می‌خوانند، حق درس خواندن همین است؟ بهتر از این نمی‌توانند درس بخوانند؟ این همه تعطیلی می‌خواهیم چه کنیم؟
آیت الله العظمی مکارم چهل سال پیش چند طلبه بودیم دور ایشان جمع شدیم، گفت: می‌خواهیم از وقت‌های باطله تفسیر بنویسیم. گفتیم: یعنی چه؟ گفت: چهارشنبه‌ها حوزه تعطیل است. چرا؟ پنج‌شنبه‌ها چرا تعطیل است؟ جمعه‌ها چرا تعطیل است؟ تابستان چرا تعطیل است؟ هروقت تعطیل است دور هم جمع شویم و یک آیه یک آیه بنویسیم. تفسیر نمونه از آن درآمد. تفسیر نمونه یک آیه‌اش در ایام تعطیلی نوشته نشده است. دانشجوها از تابستان... الآن چند سالی است به اسم اردوی جهادی در روستاها می‌روند. البته ده، بیست روز است. ما خیلی بیش از این زور داریم. من بارها این مثل را زدم. اگر به من بگویند: چقدر می‌دوی؟ می‌گویم: هیچی! الآن نمی‌توانم. اما اگر یک گرگ دنبالم کند، سی کیلومتر می‌دوم. هرچه توان داریم.



ادامه مطلب


 جواب سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن،راه های دعوت به نماز، راههای دعوت به نماز، دعوت به نماز، درس هایی از قرآن، درس هایی ازقرآن، درسهای ازقرآن، درسهایی از قرآن،
راه های دعوت به نماز، راههای دعوت به نماز، دعوت به نماز، درس هایی از قرآن، درس هایی ازقرآن، درسهای ازقرآن، درسهایی از قرآن، درسهایی از قرآن موضوع، درسهایی از قرآن نظارت در قرآن، درسهایی از قران




تاریخ: جمعه 14 آذر 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی

عزت در سایه اسلام

تاریخ پخش:  06/09/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بینندگان بحث را زمانی پای تلویزیون می بینند که شب هفتم آذر ماه است و روز هفتم آذر را روز نیروی دریایی نامیده اند. مکان بحث هم نوشهر در دانشکده علوم دریایی است. خدمت دانشجویان نیروی دریایی هستیم. کلمه ای که اسلام به قوای مسلح گفته است، گفته است که اگر کشوری قوای مسلحش قوی باشد، یعنی هم علمی و هم قدرتی و رحیه ای، عزت است. «الجنود عزّ» لشکر عزت است. من به خاطر این روزی که علمیاتی نیروی دریایی انجام داد، که ضربه ی محکمی به صدامی ها زد، و این روز را روز دریایی گفته اند، به عنوان یک طلبه تبریک می گویم و می خواهم راجع به عزت صحبت کنم.
1- حفظ عزت خود و دیگران
اسلام هر چیزی را که باعث ضربه به عزت باشد، را ممنوع کرده است. یک زن اگر گوشتش سوخت می تواند بگوید که گوشتم سوخت؟ نه حق ندارد، سوخت که سوخت، چرا نقل می کنی؟ اگر یک کسی عیبی دارد، حق ندارد عیبش را بگوید. حتی اگر گناهی کرده است. یک کسی ممکن است گناهی بکند، شما حق نداری گناهت را نقل بکنی. از صحنه ی گناه حق نداری فیلمبرداری کنی، عکسبرداری کنی، حق نداری این صحنه ها را برای دیگران تصویرش را بفرستی، چرا؟ برای اینکه انسان ممکن است خلاف بکند، انسان معصوم نیست، اما وقتی این را نقل می کنی، یعنی می خواهی آبروی من را بریزی دیگر! خودش هم انسان حق ندارد آبروی خودش را بریزد. بگوید من این عیب را دارم، این عیب را دارم، این عیب را دارم! عیب داری برو اصلاح کن. خودت هم حق نداری خودت را ذلیل کنی! یعنی پهلوی دیگران کاری بکنی، که مردم نگاهشان به شما برگردد. بگویند پس یک آدم ضعیفی است.
یکی از بزرگان نصیحت می کرد و می گفت: منبری که منبر می رود، حق ندارد بگوید یک چیزی شنیده ام، نمی دانم راست است، نمی دانم دروغ است. خوب نمی دانی نگو! با مردم محکم حرف بزن! «ذَلِکَ الْکِتَابُ لَا رَ‌یْبَ فِیهِ هُدًى لِلْمُتَّقِینَ» (بقره/2) قرآن که حرف می زند، می گوید ببین! این حرفی که من می زنم چکش خور ندارد. حرف محکم! من و من کردن! دل و دل کردن! مردم را به شک وادار کردن... حتی اگر دفاع هم بکنی نباید بگویی.
یک کسی می خواست، صحبت کند راجع به یک کسی، گفت: فلانی آدم خوبی است، این کمال را دارد، این کمال را دارد، این کمال را دارد، این کمال را دارد، و اما اینکه می گویند: فلانی بهایی است، من تحقیق کردم، دروغ بود. اِ فلانی بهایی است؟ یعنی ولو گفت دروغ بود، ولی آبروی طرف خراب شد. گفت: بهایی است من تحقیق کردم دروغ بود، گاهی وقت ها افرادی ناخواسته یک کسی را خراب می کنند.

خدا رحمت کند آیت الله شهید دستغیب را! شیراز خدمت ایشان بودیم. می گفت من وارد جلسه ای شدم، یک کسی می خواست از من تجلیل کند. گفت: آیت الله دستغیب صاحب «گناهان کبیره» تشریف آوردند. به او گفت: من یک کتاب دارم «گناهان کبیره» یک کتاب هم دارم کتاب «قلب سلیم» بگو صاحب «قلب سلیم» آمد. گفت صاحب «گناهان کبیره» آمد. یعنی گاهی وقت ها افرادی هم خراب می کنند. به هر حال انسان حق ندارد چیزی برای خودش، حتی برای اولادش، مادر حق دارد وقتی مهمان دارد بگوید این دختر من، رفوزه شده است، تجدید شده است، این دختر من چنین کرده است؟... حق ندارد. مادر است ولی حق ندارد دخترش را بشکند. پدر حق ندارد پسرش را بشکند. استاد حق ندارد شاگردش را بشکند. هر چیزی که باعث ضربه و شکست به فرد و جامعه بشود، داخلی و خارجی، فردی و بین المللی در اسلام حرام است.

  ادامه مطلب
عزت در سایه اسلام,متن مسابقه درسهایی از قرآن,متن درسهایی از قرآن,متن درسهایی از قرآن,متن درسهایی از قرآن,متن مسابقه درسهایی ازقرآن,متن درسهایی ازقرآن,متن مسابقه درس هایی از قرآن,متن مسابقه درس هایی ازقرآن,متن درسهای از قران,متن درس هایی ازقرآن,متن درس هایی از قرآن,
عزت در سایه اسلام، عزت درسایه اسلام، متن درس هایی از قرآن، متن درس هایی ازقرآن، متن درسهای از قران، متن درسهایی از قرآن، متن درسهایی ازقرآن، متن مسابقه درس هایی از قرآن، متن مسابقه درس هایی ازقرآن، پاسخ درس های از قرآن

 




تاریخ: جمعه 7 آذر 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی

جایگاه نماز در قرآن

تاریخ پخش: 29/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در جلسه‌ای راجع به نماز صحبت کردیم. امتیاز نماز بر همه عبادت‌ها. قرآن یک آیه دارد می‌فرماید: «وَ أَوْحَیْنا» یعنی وحی کردیم. «إِلَیْهِمْ فِعْلَ الْخَیْراتِ» کارهای خیر، بعد می‌گوید: «وَ إِقامَ الصَّلاة» (انبیاء/73) ما به کارهای خیر وحی کردیم. بعد می‌گوید: به نماز وحی کردیم. مگر نماز جزء کار خیر نیست؟ نماز هم جزء کار خیر است. اما خدا اسمش را جدا می‌آورد. پیداست حساب نماز از همه عبادت‌ها جداست.
1- ذکر نام نماز، به صورت جداگانه
آیه‌ی دیگری داریم که می‌گوید: کار خیر انجام دهید، بعد می‌گوید: نماز. در چند جای قرآن، نماز را خدا از کار خیر جدا کرده است. یکوقت شما روضه می‌خوانی یک پرچم هم می‌زنی، دعوت هم می‌کنی. بنر و تابلویی هم می‌زنی. یکبار هم در خانه یک نفر می‌روی و می‌گویی: آقا منزل ما روضه تشریف بیاورید. پیداست این یک نفر با باقی افراد فرق دارد. یک دعوت عمومی است و یک دعوت خصوصی است.
«قُلْ إِنَّ صَلاتی‏ وَ نُسُکی» (انعام/162) نُسُک به معنی عبادت است. حضرت ابراهیم می‌گوید: نماز من و عبادت من... نماز هم جزء عبادت است. ولی می‌گوید: نه! اسم نماز را جدا ببر.‏ جای دیگر هم هست همه را با «واو» و «نون» می‌گوید. مثلاً می‌گوید: «موتون» با وا و نون. ولی به نماز که می‌رسد می‌گوید: «موقیمون»، می‌گوید: «موقیمین». اینجا از نظر ادبیات عرب می‌گوید: «اعنی» یعنی من عنایت خاصی روی اقامه نماز دارم. حالا من کار ندارم... این حرف‌ها به درد فارس‌ها نمی‌خورد. در یک کلمه حساب نماز از همه عبادت‌ها جداست. شهری و دهاتی و فقیر و غنی ندارد. حج برای اغنیاست. خمس و زکات برای اغنیاست. روزه برای آدم سالم است. ولی مسأله نماز هیچ قیدی ندارد.
مسوؤلین فرهنگی، ما حدود دوازده میلیون بچه مدرسه‌ای و حدود پنج میلیون هم دانشجو داریم. پنج میلیون و دوازده میلیون، هفده میلیون می‌شود. حدود یک میلیون هم معلم داریم. آمار اساتید دانشگاه را دقیق نمی‌دانم. با طلبه‌ها و تربیت معلم‌ها شاید حدود بیست میلیون شود. ما کسانی را داریم که مشغول تحصیل یا در حوزه یا در دانشگاه هستند.


ادامه مطلب

 




تاریخ: شنبه 1 آذر 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی

اقامه نماز مهم ترین معروف
تاریخ پخش:  22/08/93
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
ضمن عذرخواهی از تأخیر، بحث ما در این جلسه این است که چون جلسه قبل راجع به امر به معروف صحبت کردیم. در قرآن کلمه امر راجع به معروف آمده است اینکه می گوید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف‏» (لقمان/17) هم راجع به نماز آمده است. می فرماید: «وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوف‏»، «وَ أْمُرْ أَهْلَکَ بِالصَّلاة» (طه/132) «یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ» در قرآن داریم، «وَ کانَ یَأْمُرُ أَهْلَهُ بِالصَّلاة» (مریم/55) هم «وَ أْمُرْ» داریم هم «یَأْمُر» داریم معنایش این است که آن معروفی که از همه برجسته تر است و باید به آن تکیه کنیم نماز است. مسأله نماز را از چند زاویه می خواهیم بررسی کنیم. که چقدر مهم است و چطور وارد کار بشویم. من یک کتابی نوشته ام، امروز از چاپ بیرون آمده است. این که تبلیغ می کنم، چون تبلیغ شخص خودم نیست. من مشهور هستم، پول هم نمی خواهم، چون هر کس کتاب من را بخواهد چاپ کند، خودش چاپ کند، حق چاپ محفوظ نیست. و لذا بعضی از کتاب های من را مثلاً چهارصدهزار نسخه چاپ کرده اند و من خبر هم نداشته ام. اگر کسی قصد فروش نداشته باشد، حق دارد... منتها یک پنجاه شصت راه پیدا کردیم که چطور نماز را ترویج کنیم. من اصل نماز را از این پنجاه شصت راه، پنج شش موردش را در این نیم ساعت می خواهم بگویم. نیم ساعت که بیست و هشت دقیقه! صلواتی ختم کنید تا...
مسأله نماز را ما به چند دلیل باید مورد توجه قرار بدهیم.
1- اهمیت نماز از نظر خداوند و اولیای خدا... از نظر وظیفه حکومت، از نظر وظیفه والدین، از نظر وظیفه آموزش و پرورش، از نظر وظیفه صدا و سیما، از نگاه انقلابی، از نظر قانونی... از هر نظر برای ما مهم است.
1- اقامه نماز، اولین وظیفه پیامبران در جامعه
از نظر خداوند که در قرآن به موسی می گوید: اولین وظیفه تو نماز است. وقتی که خدا می گوید: موسی! تو از الان پیغمبر شده ای، می گوید: خوب پیغمبر شده ام چه کنم؟ می گوید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْری» (طه/14) بعد از جمله ای که خدا به موسی می گوید: پیغمبر شدی، می گوید: اولین وظیفه ات: «أَقِمِ الصَّلاةَ» هیچ واجبی به اندازه نماز مورد عنایت نیست. حدود هشتاد بار کلمه «صلاة» نام برده شده است. غیر از کلمه «صلاة» یعنی نماز، کلمه «ذکر» چندبار، کلمه «عبادت» چند بار، کلمه «سبح، یسبح، سبحان الله، تسبیح» ذکر و عبادت و کلمه ی قنوت. یعنی غیر از لفظ «صلاة» کلمات دیگر هم آمده است که مجموعه اش اهمیت نماز است. نماز نخی است بین خلق و خالق! نماز نخی است بین اول تاریخ و آخر تاریخ، یعنی از آدم تا خاتم، نماز نخی است بین زمین و آسمان، زمین زلزله می شود، می گویند نماز آیات بخوان! آسمان باران ندارد، می گویند: نماز باران بخوان، بین زمین و آسمان! نخی است از زایشگاه تا قبرستان! زایشگاه بچه به دنیا می آید، در گوشش «حی علی الصلاة» اذان بگو، در قبرش هم که می گذارند می گویند: «الصلاة» باید دید این چیست. حقیقت نماز چیست؟ ذاتش را بخواهید من هم نمی دانم. ما هم از آثار می فهمیم. ما هر چه هم که نگاه کنیم، جاذبه ی زمین پیدا نیست. بگوییم: آن است! یک چیزی مثل آرد است، مثل گردنخودچی است، او او او او جاذبه است! نه! جاذبه دیدنی نیست، ولی از افتادن سیب پی می بریم که جاذبه هست. روح نماز چیست؟ نمی دانم، ولی از این که اصرار می کنند، می گوید اگر همه کارهایت خوب باشد، ولی نماز نخوانی، کل کارهایت لغو است، یعنی مثل تمبر است؛ اگر بهترین نامه ها را بنویسی، تا تمبر به آن نچسبانی، نامه به مقصدی که می خواهی فرستاده نمی شود. ما از این عنایت هایی که به نماز شده است، مثلاً برای دو رکعت نماز باید سی تیر بخورد؟ روز عاشورا امام حسین(ع) دو رکعت نمازی که خواند، سی تیر به سویش رها کردند. این چیست که سی تیر به سمت امام حسین(ع) رها بشود، ولی دست از نماز برندارد. آن وقت انسان به قدری سقوط کند، یک کسی سی تیر می خورد و از نماز دست بر نمی دارد، یکی هم می گوید: چون لاک زده ام پس نمازم باشد، بعداً می خوانم. یعنی یک نفر خدا را به لاک انگشت می فروشد، یک کسی سی تیر می خورد. این پیداست که یک چیزهایی در نماز است. شب تاسوعا، شب عاشورا بنا شد حمله بشود، امام حسین(ع) فرمود: جنگ برای فردا! امشب شب عاشورا است، من می خواهم امشب را هم نماز بخوانم. «انی احب الصلاة» من نمی فهمم چیست، حدیث داریم اولین گناهی که بشر می کند و خدا می خواهد به او سیلی بزند، سیلی خدا این است که انسان قدر نماز را نمی داند چیست. از نظر خدا و پیغمبر حرف ندارد.


ادامه مطلب

 




تاریخ: جمعه 23 آبان 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی



ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی



ارسال توسط مهدی

پاسخ سوالات مسابقه درس هایی از قرآن

 

 فایل صوتی / باید ها و نبایدهای ضروری در روابط زناشویی (+18)

 

 

درسهایی از قرآن موضوع: کرامت در قرآن(2)

 

تاریخ آغاز:1393/6/13
تاریخ پایان:1393/6/19

  همچنین می توانید با ارسال عدد 5رقمی "21132" به شماره پیامک 3000114 در مسابقه پیامکی بصورت جداگانه شرکت کنید

پرسشنامه ها و آزمون های روانی استاندارد

 


سوالات و پاسخ مسابقه در ادامه مطلب





نوع مطلب : پاسخ مسابقات درسهای از قرآنی، 
برچسب ها : جواب درسهای از قران، جواب درسهای از قرآن، جواب درس های از قرآن، پاسخ مسابقه درسهایی ازقران، سوالات مسابقه درس هایی از قرآن، سوالات مسابقه درسهایی ازقرآن، سوالات مسابقه درس هایی ازقرآن،
لینک های مرتبط : خرید کن در خانه، خاوران شاپ، هالیوودشاپ، درسهای از قران،




ارسال توسط مهدی

پاسخ سوالات مسابقه درس هایی از قرآن

 

 فایل صوتی / باید ها و نبایدهای ضروری در روابط زناشویی (+18)

 

 

درسهایی از قرآن موضوع: خطر سبک شمردن نماز

 

تاریخ آغاز:1393/6/6
تاریخ پایان:1393/6/12

  همچنین می توانید با ارسال عدد 5رقمی "13122" به شماره پیامک 3000114 در مسابقه پیامکی بصورت جداگانه شرکت کنید

 

 


سوالات و پاسخ مسابقه در ادامه مطلب




تاریخ: شنبه 8 شهريور 1393برچسب:پاسخ سوالات مسابقه درس هایی از قرآن,
ارسال توسط مهدی

 

خطر سبک شمردن نماز

تاریخ پخش: 30/05/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

چون بیننده‌ها بحث را شبی می‌بینند که شب شهادت امام صادق(ع) هست، یک حدیث معروفی از امام صادق است که ما روز قیامت به کسانی که نماز را سبک شمرند کمک نمی‌کنیم. من این سبک شمردن نماز را دیشب مطالعه کردم، حدود سی رقم استخفاف از سی گروه نوشتم. همه اینهایی که پای تلویزیون هستند ببینند که خدای نکرده گرفتار این نباشیم.

1- محروم شدن از شفاعت اولیای خدا

موضوع: سبک شمردن نماز. «لَا یَنَالُ‏ شَفَاعَتَنَا مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلَاةِ» (کافی/ج3/ص270) شفاعت ما به کسی که نماز را خفیف شمارد، نمی‌رسد. استخفاف نماز را از کجا شروع کنم؟

1- عدم شناخت نماز، این برای وزارت آموزش و پرورش و وزارت علوم و ارشاد و تبلیغات و صدا و سیما و کسانی که مسؤولین فرهنگی هستند. باید اسرار نماز را به مردم بگویند. نماز راز دارد. وقتی از امام رضا می‌پرسند چرا نماز صبح را بلند بخوانیم، مغرب را بلند بخوانیم، نماز ظهر را آرام بخوانیم؟ امام رضا فرمود: این راز دارد. صبح و مغرب در تاریک و روشنی است. داد بزن! ظهر هوا روشن است، می‌بینند. نیازی به داد زدن نیست. وقتی سؤال می‌کنند دو سجده چیست؟ می‌فرماید: سجده اول نشان دهنده این است که ما اول خاک بودیم. خاک گندم و برنج شد. گندم و برنج نطفه شد و نطفه انسان شد. سجده اول یعنی خاک بودیم. سر از سجده برمی‌داریم، یعنی به دنیا آمدیم. سجده دوم یعنی... یعنی به خاک برمی‌گردیم و می‌میریم. از سجده دوم سر برمی‌داریم یعنی قیامت می‌شود. نماز راز دارد. پر از راز و رمز است.

وقتی شما رکوع می‌روید، می‌گویید: «سبحان ربی العظیم» نمی‌گویید: «سبحان ربی الاعظم». در سجده می‌گویید: «سبحان ربی الاعلی» زور عظیم بیشتر است یا زور اعلی؟ بگویم: عالم و اعلم، کدامیک مهمتر است؟ اعلم! عظیم چون وقتی آدم خم می‌شود، هنوز تواضعش... مثل آدمی که خم می‌شود عکس می‌گیرد، نصف اتاق را می‌تواند عکس بگیرد. اما یک کسی که خوابیده عکس بگیرد، تمام سقف را عکس می‌گیرد. کسی که خم شد، خدا نزد او عظیم است. وقتی زمین خورد، خدا نزد او عالی نیست، اعلی است. در دعا داریم وقتی وضو می گیریم، صورتت را می‌شویی بگو: خدایا در قیامت بعضی از مجرمین صورتشان سیاه است، آن روزی که مرا زنده می‌کنی، رو سیاه نباشم. وقتی دست راستت را می‌شویی، دعایش این است که خدایا روز قیامت نامه عمل مرا دست راستم بده. مثل در کلانتری یا ارتش یک سرنیزه است. این سرنیزه یعنی چه؟ یعنی اینجا محل قدرت است. سر نیزه یک نشانه است.

2- نشر معارف و اسرار نماز در مراکز آموزشی

ادامه مطلب

نوع مطلب : متن مسابقه قرآنی ، 
برچسب ها : درسهایی از قرآن، درسهایی از قران، درس هایی از قران، جواب درسهایی از قران، پاسخ درسهایی از قرآن، جواب درسهایی از قران این هفته، جواب سوالات درسهایی از قرآن،
لینک های مرتبط : پاسخ سوالات مسابقه درس های از قرآن، پاسخ سوالات مسابقه درس هایی از قرآن،

 




تاریخ: جمعه 31 مرداد 1393برچسب:,
ارسال توسط مهدی

تفسیر سوره عصر

تاریخ پخش: 02/05/93

بسم الله الرحمن الرحیم

الحمد لله رب العالمین، اللهم صل علی محمد و آل محمد.

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

چون ماه رمضان یک آیه قرآن خواندن، ثواب یک ختم قرآن دارد، این سوره ی والعصر را همه با هم بخوانید، من امشب تفسیر سوره ی والعصر را برایتان یک مقداری که بیست و هفت هشت دقیقه تا نیم ساعت، وقت دارم، در این نیم ساعت فشرده ای از تفسیر سوره ی والعصر را بگویم. پس هر کس صدای من را می شنود، با من بخواند.

«بِسْمِ اللَّـهِ الرَّ‌حْمَـنِ الرَّ‌حِیمِ. وَالْعَصْرِ‌ (1) إِنَّ الْإِنسَانَ لَفِی خُسْرٍ‌ (3) إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَتَوَاصَوْا بِالْحَقِّ وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ‌(3)»

خدایا اگر این تلاوت، اگر این یک لحظه ای که ما دو سه آیه خواندیم، اگر ثواب دارد، هدیه به امام رضا(ع) که در خانه اش هستیم. و اما تفسیر...

 

 
ادامه مطلب



تاریخ: دو شنبه 6 مرداد 1393برچسب:تفسیر سوره عصر,
ارسال توسط مهدی

درسهایی از قرآن

 
موضوع: قرآن و مدعیان دروغگو


تاریخ آغاز: 29/3/1393
تاریخ پایان:1393/4/04
 
همچنین می توانید با ارسال عدد 5رقمی "13223" به شماره پیامک ۳۰۰۰۱۱۴ در مسابقه پیامکی بصورت جداگانه شرکت کنید
 
 

ادامه مطلب



تاریخ: شنبه 31 خرداد 1393برچسب:پاسخ مسابقه درسهايي ازقرآن 29-03-93,
ارسال توسط مهدی

درسهايي از قرآن
 
موضوع: نقش ولايت فقيه در نظام اجتماعي


تاريخ آغاز: 15/3/1393

تاريخ پايان:1393/3/21

 
همچنين مي توانيد با ارسال عدد 5رقمي "13132" به شماره پيامک 3000114 در مسابقه پيامکي بصورت جداگانه شرکت کنيد

 


ادامه مطلب




تاریخ: یک شنبه 18 خرداد 1393برچسب:درسهايي از قرآن,درسهايي از قران,درس هايي از قران,جواب درسهايي از قران,پاسخ درسهايي از قرآن,جواب درسهايي از قران اين هفته,جواب سوالات درسهايي از قرآن,جواب درسهايي از قرآن,درس هايي از قرآن,پاسخ سوالات درسهايي از قران,درسهايي ازقران,جواب درس هايي از قران,جواب سوالات درسهايي از قرآن آقاي قرائتي,جواب درس هايي از قرآن,پاسخ سوالات درسهايي از قرآن,درسهايي از قران جواب,درس هايي ازقران,پاسخ درسهايي از قران,جواب سوالات درسهايي از قران,جواب مسابقه درسهايي از قرآن,درسهايي ازقرآن,پاسخ درس هايي از قران,سوالات درسهايي از قرآن آقاي قرائتي,جواب سوالات قرائتي,جواب سوال هاي درسهايي از قران,پاسخ مسابقه درسهايي از قرآن,درسهاي از قران,درسهايي از قرآن قرائتي,مسابقه درسهايي از قرآن,درسهايي از قرآن,جواب سوالات درس هايي از قران,درس هايي ازقرآن,سوالات درسهايي از قرآن,جواب سوالات درس هايي از قرآن,درسهايي از قران,جواب درسهايي ازقران,پاسخ سوالات درس هايي از قران,پاسخ سوالات درس هايي از قرآن,درس هايي از قران,پاسخ سوالات مسابقه درسهايي از قرآن,پاسخ درس هايي از قرآن,درس هاي از قران,جواب درسهايي از قرآن,پاسخ سوالات قرائتي,جواب درس هايي ازقران,سوالات قرائتي,جواب سوالات مسابقه درسهايي از قرآن,جواب سوالات درسهايي از قرآن,درس هايي از قران قرائتي,سوالات درسهايي از قران,www,dgh,blogsky,com,پاسخ درسهايي ازقران,جواب سوال هاي درس هايي از قران,جواب درسهاي از قران,جواب درسهايي از قران قرائتي,قرائتي درسهايي از قرآن,سوالات درس هايي از قران,پاسخ سوالات اقاي قرائتي,جواب مسابقه درسهايي از قران,پاسخ درسهايي از قرآن,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی

آسان‌گيري در ازدواج و زندگي

تاريخ پخش: 18/02/93

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

در خدمت عروس و دامادهاي دانشجو هستيم. اين ازدواج دانشجويي يک خوبي دارد، که ازدواج است. يک بدي دارد که چرا از دانشجويي شروع شد. ازدواج دبيرستاني بايد باشد. ازدواج سنش در دبيرستان است، نه در دانشگاه! دانشگاه دير است. سال اولش هم دير است. منتهي ما چون يک آداب و رسومي را تراشيديم در آن گير کرديم، مثل بت پرست‌ها شديم. بت‌پرست‌ها با دست خودشان مجسمه مي‌تراشيدند و بعد مقابل آن گريه مي‌کردند. گفتند: «قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ» (صافات/95) با دست خودت تراشيدي و حالا گريه مي‌کني؟ ما هم با دست خودمان آداب و رسومي را به ازدواج آسان گره زديم، بعد در آن مانديم. الآن اين قيدهايي که در جامعه ما است، بسياري‌اش را ندارد. ازدواج خيلي آسان است.

اصل ازدواج که مي‌گويم بايد زود باشد، براي اين است که مي‌خواهد مدرکش را بگيرد. مدرک به ازدواج چه کار دارد؟ اگر يک کسي تشنه است، مي‌گويد: آب مي‌خواهم. مي‌گويم: آب مي‌خواهي؟ انشاءالله بعد از ليسانس به تو آب مي‌دهم! اين حرف منطقي است؟ تشنه است آب مي‌خواهد. لذا سن ازدواج بالا رفته و کار بسيار بدي شده است. دخترهاي سن بالا، پسران سن بالا، شما الآن هر کدام بايد سه، چهار تا بچه داشته باشيد. دير شده است.  
ادامه مطلب




تاریخ: چهار شنبه 24 ارديبهشت 1393برچسب:آسان‌گيري در ازدواج و زندگي,
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی

راه‌های پیشگیری از جرم(۲)

تاریخ پخش: 04/02/93

بسم الله الرحمن الرحیم

«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»

بحث ما درباره‌ی پیشگیری از جرم است. یک نگاهی به دین که بکنیم، می‌بینیم همه پیشگیری از جرم است. خود توحید پیشگیری از طاغوت است. خود نبوت و امامت پیشگیری از این است که انسان سراغ افراد غیر معصوم برود. نماز، خودش پیشگیری است. «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» (عنکبوت/45) حدود 46 نخ حقوقی من در نماز پیدا کردم. یعنی نماز در 46 مورد با حقوق مردم رابطه دارد. مثلاً نماز و حق کودک، نماز و حق همسر، نماز و حق والدین، نماز و حق همسایه، نماز و جامعه، نماز و حیوان، اگر سگی تشنه است، شما حق نداری وضو بگیری. باید آب را به سگ بدهی و تیمم کنی. سگ حق دارد. اگر یک حوضی است، آجرهایش غصبی است، وضو گرفتن در آن مشکل دارد. مکانش، زمانش، فضایش، عرض کردم 46 نخ حقوقی را البته من هم ملا و فقیه نیستم. همینطور سرانگشتی و رفتم دانشکده‌ی علوم حقوق، گفتم اگر ما خواسته باشیم، مردم خواسته باشند، یک نماز درست، انسان را یک آدم قانونمند می‌کند. یک آدمی می‌کند که دیگر به حق هیچ‌کس...

اگر پدر و مادر گفت: در خانه پیش من بنشین. مسجد نرو. دختر و پسر حق ندارد مسجد برود. اگر خانم شما در خانه می‌ترسد، خانه‌ی شما بیرون شهر است، یا همسایه‌ها نیستند، خلوت است به هر حال به یک دلیلی این خانم شما می‌ترسد. شما حق نداری مسجد بروی، در خانه نماز بخوان. پیامبر نمازش را طولانی کرد، گفتند: یا رسول الله طولانی‌اش کردی؟ فرمود: این کوچولوها روی کمرم رفتند بازی کنند، می‌خواستم بازی بچه‌ها بهم نخورد. خود «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى‏ عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» خوب! 
ادامه مطلب

 




تاریخ: شنبه 6 ارديبهشت 1393برچسب:راه‌های پیشگیری از جرم(۲),
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی
ارسال توسط مهدی
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 46
بازدید دیروز : 21
بازدید هفته : 67
بازدید ماه : 956
بازدید کل : 85209
تعداد مطالب : 149
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1